AYP persian - تمرینات پیشرفته یوگا دروس اصلی
      ayppersian.com      
           
             
             
   

تمرینات پیشرفته یوگا دروس اصلی

 

 

 

 

 

بعدی | قبلی

 

درس 223 پرسش و پاسخ - مرحلۀ یک و نیم کچاری

 

 

نویسنده: یوگانی

 

تاریخ: پنج شنبه 12 آگوست 2004 ساعت 7:32 بعد از ظهر

 

 

* به خوانندگان جدید توصیه می شود که خواندن مطالب را از ابتدای بایگانی دروس (درس اول، "این بحث برای چیست؟") آغاز نمایند. چرا که دروس قبل، پیشنیازی برای این درس محسوب می شوند.

 

 

پرسش: ممنون از آموزش های شما (بویژه درس 108#). من قدری در مرحلۀ اول کچاری پیشرفت کرده ام. اما هنوز آنچه که دقیقا انتظارش را داشتم پیدا نمیکنم. بعد از انجام برخی آزمایشات و سنجش احساسم در انجام این روش، فکر میکنم به نوعی در مرحلۀ یک تا یک و نیم قرار دارم، با زبانی که نسبت به مرحلۀ یک، درازتر شده اما هنوز به طول لازم و کافی جهت مرحلۀ دوم دست نیافته است.

 

من نمیدانم، شاید وجود این مرحلۀ میانی بدلیل خاصیت آناتومی ویژۀ خود من ایجاد شده باشد که سایر افراد بدلیل بافت زبانیِ تا حدی متفاوت، تجربه نمیکنند.

 

شرح آنچه که من تجربه کردم:

 

من بوسیلۀ کشش زبان بسمت بالا و سمت راست توانستم مجرای سوراخ مانندی را بیابم که صرفا میتوانستم زبان را به آن فشار دهم. هرچند سعی در استفاده از انگشت داشتم اما بنظر میرسید بی فایده است، چراکه هنوز زبان در محدودیت های کششی خود قرار دارد.

 

با این حال در مدخل این سوراخ، نوعی بافت را حس کردم که قبلا تجربه نکرده بودم. بافت جدیدی که از روی مزۀ شور آن قابل تشخیص بود. این شوری احتمالا بدلیل وجود لایۀ نازکی از مخاط نمکی روی آن است.

 

من نوک زبانم را بر روی این بافت ویژه قرار داده و آن را بسمت مرکز آن پیش بردم. (تجربه ای که مهیج و اکستاتیک بود). در روزهای اول (اکنون بیش از یک هفته گذشته است) همیشه قبل از نزدیک شدن به مرکز، ناگهان لغزیده و باز میگشتم اما با تمرین توانستم به مرکز آن دست یابم.

 

با این حال در این نقطه هیچ معبری جهت ورود به سوراخ های بینی نیافته و از تیغۀ میانی بینی نیز خبری نیست. اندامی که من زبان را روی آن قرار میدهم نسبتا مسطح بوده و بنظر در میانۀ آن نوعی خط الراس برآمده وجود دارد که طبیعتا به زبان کوچک منتهی میشود. من زبانم را در واقع به زیر این برآمدگی اتصال میدهم. وقتی در این حین سر را به راست میچرخانم، نیمۀ سمت راستیِ این اندام بسمت زبانم بیرون زده و وقتی سر را بسمت چپ میچرخانم، نیمۀ سمت چپی آن چنین واکنشی نشان میدهد.

 

اعتقاد دارم گذرگاه های بینی و تیغۀ میانی آنها، درواقع "برفراز" جایگاهی که اینک بدان دست یافته ام قرار دارند. بنابراین فکر کنم اینک به نوعی گذار میان مراحل یک و دو کچاری دست یافته باشم.

 

آیا از نظر شما این صحیح است؟

 

پاسخ: بله از نظر من شرحی که شما از این رویداد ارائه کردید نسبتا دقیق است. تبریک به شما برای رسیدن به پشت کام نرم!! این سرآغاز دنیای جدیدی از پیشرفت و تجارب توسعه یافته است.

 

شاید بتوانم نکات یاری بخشی را جهت تبیین و توضیح بیشتر عرض کنم. بنظر میرسد شما از پشت کام نرم (پشت زبان کوچک)، لبۀ پشتی کام سخت را احساس میکنید. تیغۀ میانی بینی ها بسمت مرکز لبۀ کام سخت پایین می آید. این باید همان "خط برآمده مانند" باشد که شما در میانۀ آن احساس کردید. بنابراین، بله شما هنوز به تیغۀ میانی بینی، لوله های استاش، سوراخ های پسین بینی و ... دست نیافته اید. اما بدانها دست خواهید یافت.

 

برای این فرا رفتن، خیلی خوب است که نه فقط در مورد افزایش طول زبان، بلکه دربارۀ رهایش تدریجی و مرحله به مرحلۀ زیان از بستر دهان نیز فکر کنیم. بیشتر افراد از طول زبان کافی برخوردارند اما بواسطۀ افسار (تیغۀ غشاییِ زیر زبان یا frenum)، زبان آنها به بستر دهان گره خورده است. با تمرکز صرفا روی طول جهت جبران وجود گره بر زیر زبان، کار چندانی از پیش نخواهیم برد. اگر زبان را از این گره آزاد سازیم، بیشتر و آزادانه تر به پیش خواهیم رفت. ترکیب دو روش کشیدن زبان (دوشیدن) و برش سازی (حذف تیغۀ غشایی)، مطلوب ترین پیشرفت در کچاری را ثمر میبخشد. همۀ این موارد به تفصیل در درس 108# پوشش داده شده است.

 

من در این مورد به شما نمیگویم چه کار کنید. این سفری بسیار شخصی (خصوصی) است و همۀ این اقدامات و تمارین بستگی به اولویت ها و باکتیِ شخص خواهد داشت. من صرفا ساز و کارها را متذکر میشوم. بقیۀ آن با خود شماست. 

 

پرسش: سپاس بسیار و مجدد برای پاسخ شما.

 

من کشیدن زبان را امتحان کرده ام، اما بنظر میرسد که با وجود دوشیدن های بسیار، پیشرفت اندکی در افزایش طول حاصل میشود و با خواندن مطلب شما دربارۀ برش تیغۀ غشایی بوسیلۀ قیچی های مخصوص نیز بسرعت تغییر رویه داده و بدین روش پیوسته ام. بنابراین زمانی که از "طول" زبان حرف میزنم، منظورم همان طولی است که بواسطۀ تیغۀ غشایی اجازۀ حرکت می یابد (نه طولی که بوسیلۀ دوشیدن زبان حاصل میشود).

 

تنها نکته ای که میخواهم عرض کنم آن است که من بجای اقدام به فقط یک برش روی غشاء، برش های زیادی میزنم (حدودا 10 بار). برش هایی که در نقاط مجزای سطح تیغۀ غشایی ایجاد میکنم. انتظارم این است که این تعداد برش های بیشتر فرآیند جدایی زبان از تیغه غشایی را سرعت بخشد که بنظر میرسد واقعا نیز چنین است چراکه پس از هر  جلسه از تیغ زنی، گسترش بیشتری را احساس میکنم.

 

همین تعداد برش بیشتر نیز به همان سرعت یک برش، پس از تقریبا سه روز التیام می یابد.

 

شاید ایجاد بیش از یک برش در شیوه های معمول برش تیغۀ غشایی امری نابجا باشد چراکه سرعت جدایی غشاء را بمراتب افزایش میدهد. اما من برای چنین شتابی آماده هستم. چراکه بیست سال تجربه یوگا و مراقبه را پشت سر نهاده ام که چهارده سال آن با کچاری همراه بوده است. اگر شما نظری در این مورد دارید استفاده میکنم.

 

من با شما موافقم که برش زدن های زیر زبان نهایتا آسیب کمتری را متوجه زبان میکند. تیغۀ غشایی صرفا یک تاندون است. بافتی نسبتا حساس با کارکردی ساده، در حالیکه خود زبان بشکل گسترده ای دارای بافت ماهیچه ای و سلسله اعصاب است.

 

پاسخ: شما درست در مسیر هستید و میدانید چه کاری باید انجام دهید. آفرین!

 

راجع به برش زدن، من فکر نمیکنم برش های متعدد و همزمان در راستای تیغۀ غشایی نقش چندانی در سرعت گیری فرآیند جدایی زبان ایفا کند. دلیلی که میتوانم عنوان کنم آن است که در لبه تیغۀ غشایی زیر زبان، هزاران رشته تاندون وجود داشته که بر روی هم قرار گرفته اند و برش زدن های همزمان در چند نقطه در واقع یک رشته را در نقاط متعدد برش میزند و آزادی چندانی ایجاد نخواهد کرد چراکه تعداد زیاد برش بمعنای گسیختگی تعداد زیادی تاندون نیست. جز آنکه احتمال خطر ابتلا به عفونت را اندکی بالا میبرید. هرچند که آزمون این کار مطمئنا ضرری نخواهد داشت.

 

پس از انجام برش، مدتی زمان میبرد تا رشته های جدید تاندون، خود را ظاهر و نمایان سازند. پدیده ای جالب و طبیعی که بواسطۀ برش زدن ایجاد شده و در درس 108# شرح شد. پس از آنکه یک برش ایجاد شد تا چندین روز فرآیند التیام پایان میپذیرد. همزمان، تمرین کچاری به این انبساط سرعت میبخشد. آنگاه تاندون های برش نخوردۀ زیرین که انبساط یافته اند، به سطح می آیند. امری که نشانه ای واضح برای ایجاد برش جدید و بعدی است. هرچه روزهای بیشتری از این فرآیند طی شود، سطح تاندون جدیدِ ظهور یافته، بیشتر مشهود میشود. با اتخاذ فرآیند سه مرحله ایِ برش، التیام و سپس انبساط رشته های جدیدی که به سطح می آیند، پیشرفتی مداوم در طول زمان ثمر می یابد. پیشرفتی بدون خونریزی و درد یا با حداقل آن، چراکه رشته تاندونهای انبساط یافته با سطحی سخت و پینه خورده به سطح آمده و میتوانند براحتی برش زده شوند. بنظر میرسد که تیغۀ غشایی زیر زبان، اصلا برای چنین برش هایی طراحی شده است.

 

با همۀ این تفاسیر، ما در حال پیشروی و اوج گرفتن هستیم و بزودی مسحور نقطۀ راز خواهیم گردید.

 

پرسش: پس بدین ترتیب واقعا روش برش روی یک نقطه، جواب میدهد؟

 

تصور من این است که هرچند قطعات برش خوردۀ متعدد، جدای هم هستند اما نهایتا به شکافی کلی در بافت تیغ خورده منجر میشوند و همین شکاف کلی است که طول مازادی را ایجاد میکند. به همین دلیل از نظر من برش های متعدد در راستای طول تیغۀ غشایی میتواند ما را در رسیدن به هدف بیشتر یاری کند. آیا اطمینان دارید که این ایده اشتباه است؟ (شاید از نظر شما این ایده اشتباه باشد اما من شنیده ام که بافت تاندون هیچگاه ترمیم پذیر نیست).

 

شرح شما از نحوه کارکرد برش ها بسیار یاریگر است. اما حس من میگوید که اگر برش های متعددی روی بافت تیغۀ غشایی ایجاد کنم، سرعت باز شدن زبان و انبساط آن احتمالا افزایش خواهد یافت.

 

برای جلوگیری از عفونی شدن، من قبل و بعدِ برش از داروی شستشو و ضد عفونی دهان و دندان استفاده کرده و اصولا بین وعده های غذایی این کار را انجام میدهم که تا چند ساعت بعد چیزی میل نکنم. با این روش حتی دچار عفونت کم و ضعیف نیز نشدم. حتی در روزهای اخیر که به اشتباه برش عمیقی ایجاد کردم نیز آسیب عفونی متوجهم نشد. زمانی که برش ها بقدر کافی کم عمق و کوتاه باشند، سطح زیر زبان حتی زخمی نیز نشده و صرفا مقداری حساس میگردد.

 

" ... همۀ ما در حال پیشروی و اوج گرفتن هستیم و بزودی مسحور نقطۀ راز خواهیم گردید!"

 

اووه بله! من درصدد پیشروی و نیل بدان هستم.

 

پاسخ: بدون داشتن تمرین کچاری برای هفته ها و ماه ها، بافت زیر زبان میتواند خیلی سفت و گوشتی شده و بمحض تمرین مجدد کچاری، این بافت براحتی انبساط می یابد. اما پس از آنکه یک رشته تاندون برش خورد، مجددا در خود بازاتصال نخواهد یافت و هیچ موردی که بیانگر محدودیتی قوی در آن (نقطه) باشد یافت نخواهد شد. پس از آنکه یک رشته تاندون برش خورد، در هیچ زمانی از آینده مجددا بسمت محدودیت و سفتی باز نخواهد گشت و هر زمان که اراده کنید براحتی انبساط خواهد یافت. 

 

اطمینان یابید که برش را درست در قسمت میانی امتداد تیغه غشایی ایجاد میکنید. توصیه میشود مبادرت به برش زنی در نقاط دورتر از مرکز نکنید. نقطه ای که حداقل مقاومت را ایجاد میکند درواقع همان نقطۀ مرکزی تیغه است. اگر شما از هر طرف خیلی دور شوید، خطر نزدیکی به شاهرگهای زبانی وجود خواهد داشت. البته خیلی محتمل نیست، اما صراحتا باید گفت آنها مسیرهایی نیستند که بخواهیم در آنها ورود یابیم.

 

چند ماه پیش فردی در پیامی توصیه کرده بود که در رویکرد برش های چندگانۀ تیغۀ غشایی، خطر پارگی شاهرگ وجود دارد. مسلما مادامیکه ما برش را فقط روی مرکز تیغۀ غشایی و آن هم مرحله به مرحله ایجاد کنیم، از چنین خطراتی به دور خواهیم ماند. 

 

پرسش: توضیحات شما ذهن منطق جوی مرا واقعا قانع کرد. من صرفا چندین برش کوتاه در امتداد تیغه ایجاد کرده ام و هیچگاه به عروق خونی نزدیک نخواهم شد. جای نگرانی نیست.

 

من صرفا نقاطی را برش میزنم که در حین کشیدن زبان بشکل نواحیِ سفت خودنمایی میکنند. درواقع ابتدا زبان را تا جای ممکن میکشم، سپس زیر آن را خشک کرده و با ماژیک نشانگذار خشکشویی که غیر سمی است، نواحی سفت، محکم و پر تنش را نقطه گذاری میکنم. آنگاه صرفا نقاط علامتگذاری شده، جهت برش زنی واجد شرایط خواهند بود. من دریافتم که برش بهتر و واقعی زمانی راحت تر است که زبان بصورت کشیده نباشد. من با یک دست آینه آرایشی خود را زیر نور قوی نگه داشته و نوک زبانم را به سقف دهان میچرخانم. آنگاه با قیچی مانیکور، نقاط تعیین شده را برش میزنم.

 

پاسخ: بنظر خیلی خوب پیشروی میکنید. (جز آنکه هیچ نیازی به ماژیک خشکشویی نیست). متناسب با سرعت ایمن خود به راه ادامه دهید.

 

 

استاد در درون شماست.

 

توجه: برای مطالعه جزئیات کچاری مودرا به کتاب "آساناها، مودراها و بانداها" مراجعه کنید.

بعدی | قبلی

 

 

 

 

 

 

 

 

  ayp


ayp ayp ayp
ayp ayp ayp

دروس کلیدی
 
             
             
             
   


ayp ayp ayp ayp ayp ayp ayp