AYP persian - تمرینات پیشرفتۀ یوگا دروس اصلی
      ayppersian.com      
           
             
             
   

تمرینات پیشرفتۀ یوگا دروس اصلی

 

 

 

 

 

بعدی | قبلی

 

 

 درس 92  پرسش و پاسخ – تجربه ستاره

 

 

نویسنده : یوگانی

 

تاریخ : پنج شنبه 22 ژانویۀ 2004 ساعت 4:56 بعد از ظهر

 

 

* به خوانندگان جدید توصیه می شود که خواندن مطالب را از ابتدای بایگانی دروس ( درس اول ، " این بحث برای چیست ؟ " ) آغاز نمایند . چرا که دروس قبل، پیشنیازی برای این درس محسوب می شوند.

 

 

پرسش: من در ده سال گذشته مراقبه میکردم و باید بگویم که هیچگاه واقعا در آن خوب نبوده ام. چون در حین مراقبه به آسانی توسط افکار سردرگم میشدم. با این فرض من بر سر یک دوراهی بودم که آیا مراقبه کنم یا خیر؟ بعبارت دیگر تمرین روزانه ای نداشتم و بیشتر شبیه یک مراقبۀ 4 - 3 دقیقه ای در هفته بود. 

 

قبل از پیوستن به گروهِ شما، به من گفته بودند که چطور یونی مودرا انجام دهم. من واقعا آن را درست انجام نمی دادم. با این حال در دفعات اول و دوم حلقۀ زیبایی را دیدم که ستاره ای در میان آن بود. در آن زمان من نمی دانستم که این امری است که باید پس از یونی مودرا اتفاق می افتاد. چند روز پس از رویت آن، از طریق پست، اعلامیه ای از طرف جمعیت خودشناسی (Self Realization Fellowship یا SRF سازمانی معنوی و جهانی که بوسیلۀ پارامهانس یوگاناندا در سال 1920 پایه گذاری شد - مترجم) دریافت کردم که روی آن دقیقاً همان نمادی بود که دیده بودم. (اما) دیگر مجددا حتی با امتحان یونی مودرا، چنین جلوه ای را رویت نکردم. 

 

در حال حاضر من با پیوستن به گروه شما و پیشرفت قابل توجه، واقعا شیفتۀ این حقیقت شده ام که آمدن افکار در مراقبه اشکالی ندارد و فقط باید ادامه داده و به مانترا بازگشت نمود. احساس من بر این است که شاید قبلا مراقبه را (واقعا) درست انجام میدادم اما انتظارات من (مبنی بر نداشتن افکار در حین مراقبه) باعث توقف این تمرین میشد. حال به انجام تمرینِ دوبار در روز متعهد شده ام و قصد دارم "خط سیر زمانی" که در ذهن دارم را حفظ نموده و از آن تجاوز نکنم. بنابراین تمارین پیشرفته را به آهستگی اضافه کرده ام. من واقعا هیچگونه طغیان انرژی کوندالینی مثل بعضی از افراد نداشته و تصمیم دارم که به تمرینات ادامه دهم.
 
امروز صبح من برای اولین بار از زمانیکه به گروه شما پیوستم، یونی مودرا را امتحان کردم. بمحض شروعِ این تمرین خوشه ای از نورهای رخشان بنظرم رسید که فقط آنها را نظاره کرده و به انجام تمرین ادامه دادم. آنگاه دوایری با ستاره ای در میان آنها نمودار شد. دایره ای با محیطِ درخشان و درونِ سیاه که در میان آن ستاره ای قرار داشت. ستاره ای که  آشکار و محو میشد. نمیخواستم آن را از دست بدهم. بسمت مراقبه رفتم و آن از میان رفت.

 

سؤال من این است که آن ستاره چیست؟ چرا من این قدر مشتاق و بی تابم که آن را ببینم، وقتی نمی دانم حتی این شیفتگی برای چیست؟ می دانم که این (رویت)، بخشی از فرآیند (روشن بینی) است، اما اینکه چرا و چگونه، برایم شناخته شده نیست. آیا آن را در حین مراقبه نیز خواهم دید یا فقط در موقع یونی مودرا دیده می شود؟ آیا کاری وجود دارد که بتوانم با انجام آن در حین مراقبه ستاره را رویت کنم؟ چه چیز سبب شده که در موقع یونی مودرا ظاهر شود؟ من در مواجهه با این ستاره چه کاری باید انجام دهم؟

 

پاسخ: روند سادۀ مراقبه کلاَ به افکار یا چیز دیگری توجه نمیکند. مراقبه هنر پیگیری ملایمِ مانترا و اجازه دادن به آن برای تعالی و خلوص در سرورِ آگاهی خالص است. وقتیکه ما از نبرد با افکار صرف نظر کنیم و فقط بشکلی طبیعی بمحض آگاهی نسبت به خاموشیِ مانترا، پیگیر آن در سطوح عمیق تر گردیم، ذهن به آسانی در سکون میرود و این راهِ درون است.

 

دیدن ستاره نتیجه ای طبیعی از پالایش سوشومنا (عصب نخاعی) و باز شدن چشم سوم است. در درس یونی مودرا کومباکا ذکر گردید که دیر یا زود توجه ما به ورای نقطۀ میان ابروها کشیده خواهد شد. این یک گسترش سوشومنا به ورای بدن است. سوشومنا در پایانِ خود به قلمروهای بیکرانِ نور سفیدِ درخشان ختم میشود. قلمروهایی که در آغاز همچون ستاره ای درخشان رویت میشوند. رنگ های حلقه زده در اطراف ستاره مربوط به درون سوشومنا هستند. شما در حال نظارۀ بیرون از درون هستید، بنابراین شما در حال رویت درونِ سوشومنا در بدن خود هستید و سوشومنا در حد فاصل این ستاره به پایان میرسد. در واقع شما در حال رویت از درون تونلِ سوشومنا هستید و "نور پایانیِ تونل" را مشاهده میکنید. در داخل تونل، ما بمعنای واقعی کلمه، رنگین کمانی از نور هستیم که با قرمز تیره در پایین آغاز شده و به آبی و بنفش در بالا ختم میشود. شما حتماً این نقل قول را شنیده اید که می گویند " او (مونث) قلبی از طلا دارد". در واقع همۀ ما قلب هایی از طلا داریم که برای دیدن آن فقط نیازمند قدری خانه تکانی هستیم. این همان حلقۀ بیرونی است که شما در حال نظارۀ آن هستید.

 

برخی از زیباترین توصیفات نگاره ای از درون سوشومنا بوسیلۀ نورمن پائولسِن (Norman Paulsen) در کتاب "دانش مقدس" (Sacred Science) ارائه شده است. آقای پائولسِن در زمرۀ معدود شاگردان مستقیم و باقیمانده از یوگی مشهور و نویسندۀ کتاب "زندگینامۀ یک یوگی"، پارامهانس یوگاناندا (Paramhans Yogananda) است. (این کتابِ یوگاناندا به فارسی با دو ترجمه در ایران انتشار یافته است. زندگینامۀ یک یوگی / ترجمۀ فریبا مقدم / انتشارات آویژه - - - سرگذشت یک یوگی / ترجمه گیتی خوشدل / انتشارات پیکان - مترجم). آقای پائولسِن در کتاب خود، نوع پیچیده تری از تنفس ستون مهره ای را شرح میدهد. در ارتباط با تنفس درون مهره ای، رویکردهای متنوع و شیوه های مختلفی وجود دارند. رویکردی که ما در این دروس در ارتباط با این نوع تمرین تنفسی بکار گرفته ایم بخاطر سادگی و تاثیر شناخته شدۀ آن انتخاب شده است. هر کسی برای انتخاب آزاد است و بنابراین در اینجا شیوه های مختلف تمرین، مورد احترام قرار میگیرند.

 

نمودار مقدس "شری یانترا" (Sri Yantra) نیز نمادی از واقعیت درونی بشریت است. دوایر هم مرکزِ انرژی زنانۀ الهی که با تشکیل تونلی بسمت اتحاد نهاییِ شیوا و شاکتی در مرکز هدایت میشوند. وقتی که ما تنفس ستون مهره ای انجام می دهیم، در حال پیوند دادن این دو انرژی، در هر کجای درون سوشومنا و در هر بخش از سیستم اعصاب هستیم.
 
(تجربۀ) ستاره، یکی از معدود لحظات زندگی است که "رویتِ تونل" دلالت مثبتی بر (ظهور) آن دارد.

 

وقتی ما این ستاره را می بینیم، با آن و با یک آگاهیِ برخاسته از تونل سوشومنا که اغلب همراه آن می آید چه کار کنیم؟ این سوال مهمی است که در شما برمیخیزد. بله، ما بطور طبیعی مجذوب ستاره میشویم. آن "بهشت" است. جایی است که وقتی می میریم بدانجا میرویم. گزارش تونل و نورِ سفید در میان آنهایی که تجربۀ نزدیک به مرگ داشته اند متداول است. ( تجربۀ نزدیک به مرگ NDE یا Near Dead Experience تجربه ای است شامل جلوه های بصری تونل، نور و ... که در بسیاری از مواقع هنگام فرارسیدن احتمالیِ مرگی قریب الوقوع برای انسان رخ میدهد. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به سایت ویکی پدیا و کتب فارسی که در این زمینه ترجمه و در صفحۀ مذکور عنوان شده است مراجعه نمائید - مترجم). تونل همچنین مسیری است که ما بوسیلۀ آن بسمت این هستیِ خاکی رهسپار شده ایم. حال شما میتوانید ملاحظه کنید که چرا تنفس ستون مهره ای در تمرین ما بسیار مهم است. ما در حال پاکسازیِ شاهراهِ خویش بسمت بهشت هستیم.
 
اما هنوز زمان ترک (بدن) فرا نرسیده! در همین (عبارت) پاسخ این سوال نهفته است که با این ستاره چه کار کنیم؟ شما دربارۀ این سوال، پاسخ های متفاوتی از افراد مختلف خواهید شنید. جار و جنجال بسیاری در این مورد وجود دارد. 
 
پاسخ در این دروس این است که قرار نیست کار خاصی با آن انجام دهیم. ما درست مثل هر چیزی که بعنوان نتیجه ای از تمرین در ما ایجاد میشود رفتار کرده و اجازه میدهیم تا تجربۀ ستاره بشکلی طبیعی رشد و تکامل یابد. همچنانکه ستاره پدیدار می شود ما آن را بعنوان هر بخش دیگری از کارکردهای درونی خویش ملاحظه کرده و به تمرینی که در حال انجام هستیم باز میگردیم. ستاره نیز در نهایت فقط  ویژگی دیگری از کالبد روحانی ما همچون نادی ها، چاکراها، و مانند آنها است. درون ما بر هرچه که در آسمان و زمین است احاطه دارد. برای آنچه که ما در حال حاضر هستیم نیازی نیست که به هیچ کجا برویم (سفر کنیم). اگر اکستاسی در درون یا بیرون از تمارین، ما را به سوی (تجربۀ) ستاره بکشاند، امر خوبی رخ داده است. هرآنچه که رخ دهد بخشی از تجربۀ گسترش الهی است. اگر اکستاسی، ما را به نقطۀ دیگری از کالبد معنوی ببرد، آن نیز خوب است. اگر (در این حین) در تمرینات باشیم، به آسانی و مثل همیشه به تمرینی که در حال انجام هستیم توجه کرده و آن را پیگیری مینمائیم. ما به همۀ این یا آن تجربه ای که ممکن است پدیدار شوند نمی آویزیم. اگر ما در حال تمرینات نباشیم و ببینیم که در کالبد معنوی مواردی در حال رخ نمودن است، بیائید از آن لذت ببریم! در این دروس ما در ابتدا یوگی ها و یوگینی ها هستیم و در مرتبۀ دوم توریست ها. این خوب است که وقتی در خارج از تمرین هستیم از منظره لذت ببریم. موارد فراوانی برای رویت ما وجود خواهند داشت. درحالیکه در درون تمارین، ما به آسانی به امرِ پیگیریِ تمرینِ در حال انجام خویش می چسبیم.

 

در این جهان خاکی، ما در امرِ تجارتِ ارتقاء سیستم عصبی خویش به درجه ای از کارکردِ معنویِ عالی هستیم. این است، آنچه که ما برای آن اینجا حضور داریم. امری که فقط میتواند بوسیلۀ تداومِ ترغیبِ هر روزۀ سیستم اعصاب به سطوح والاتری از کارکرد صورت پذیرد. بمحض اینکه ما مبهوتِ هر جنبۀ ویژه ای از کالبد معنوی خویش شویم، ممکن است هزینه ای برای کلِ طرحِ (پروژه) روشن بینی اعمال کنیم. بهمین دلیل همچنانکه ما بر روی جادۀ تمارین پیشرفتۀ یوگا و بسوی روشن بینی خویش متمرکز میشویم، تمام مکانیک درونی و تجاربی که پیش می آیند را بخوبی بعنوان مواردِ "زیر محفظه" ملاحظه میکنیم.
 
 
اجازه دهید به مثالِ پیش گرفتنِ سفری به کالیفرنیا بازگردیم. فرض کنید در حال ساخت جاده ای برای خود بسمت کالیفرنیا هستیم. راهی که ما را قادر خواهد ساخت که دسترسی آسان و دلپذیری برای رفت و آمد بدانجا داشته باشیم. همچنانکه جادۀ تحت احداث ما به لس آنجلس نزدیک میشود ما نورهای درخشانی را خواهیم دید که از دور چشمک می زنند. ممکن است فریفته (این نورها) شده و کار روی جاده را متوقف کنیم و فقط در عرض کشور بسمت نورهای لس آنجلس بدویم. با انجام این کار در نهایت ما به لس انجلس میرسیم و خارج از این شهر، جادۀ (مهمی را بسمت کالیفرنیا) ناتمام رها میکنیم. (نه اینکه این شهرها نیازمند جادۀ دیگری باشند و این موارد بعنوان یک قیاس و مثال عنوان شده است). دیر یا زود ما باید بازگشته و جاده را (بسمت لس آنجلس و بعدا کالیفرنیا یا مقصد اصلی) به پایان برسانیم. تا وقتیکه ما نتوانیم براحتی به این شهرها رفت و آمد کنیم، کالیفرنیا کاملاً کالیفرنیا نیست. به همین ترتیب بهشت وقتی کاملا بهشت است که ما بتوانیم براحتی و خرسندی به آن رفت و آمد کنیم. بهمین دلیل ما نیاز به یک پالایش کامل سیستم اعصاب داریم.

 

روشن بینی این نیست که ما بسوی بهشت بدویم و یک سیستم اعصاب پالایش نایافته را در پشت سر رها سازیم. بدین ترتیب مجبوریم بعدها بدان بازگشته و در زندگی دیگری آن را به پایان رسانیم. روشن بینی مرتبط است با انجام کارِ پالایشِ کامل سیستم اعصاب. آنگاه است که ما تماما آن را داشته و تماما آن میشویم. بهشت، زمین، کیهان، لس آنجلس و هر چیز. در اینصورت ما جلوه ای از بهشت بر روی زمین گشته و می توانیم کارهای بسیاری برای دیگرانی نیز که جلوه ای از بهشت هستند انجام دهیم. دیگرانی که برای چنین ادراکی فقط نیازمند یک خانه تکانیِ خوب هستند. بنابراین، روشن بینی، دربارۀ رفتن بسمت (آن) ستاره نیست. روشن بینی دربارۀ کشاندن ستاره به اینجا و سطح زمین است. این همان کاری است که ما بواسطۀ پالایش و گشودگیِ سیستم اعصاب انجام میدهیم.

 

همچنانکه مسیح می گوید: "شما نورِ جهان هستید".

 

بنابراین اگر شما فراسوی نقطۀ میانی ابروها، در حال رویت ستاره و یا رسیدن به اکستاسی هستید بعنوان بخشی از تنفس عادیِ ستون مهره ای خود در آنجا باشید. این امر به تمرین شما ارزش بیشتری خواهد افزود. اگر شما در حین یونی مودرا کومباکا با گسترش به ورای نقطۀ میانی ابروها، (احساس) اکستاسی داشته یا یه رویت ستاره میرسید، فقط مطابق با دستورالعمل های ذکر شده به آسانی آنجا و در حین کومباکا (حضور داشته) باشید. سعی نکنید به آن آویخته و آن را تشدید کنید. یک پالایش و اتصال طبیعی در حال رخ نمودن است. فقط اجازه دهید اتفاق بیفتد. به یاد داشته باشید که ما اینجا و بر روی زمین در حال کار بر روی تزکیه و پاکسازیِ سیستم عصبی خویش هستیم. در واقع همان کاری که ما در مراقبه، تنفس ستون مهره ای، کومباکا، بانداها، مودراها، و همۀ دیگر (تمارین) در حال انجام هستیم. لذت ببرید از سرورِ آسمانی، وقتی که بر شما بوسه میزند و آن را بطور طبیعی در تمرینات (از لایه های ظریف) بسمت پیکر خویش رجعت (انتقال) دهید. بیاد داشته باشید آنچه که ما اینجا در حال انجام هستیم بواسطۀ پیکرۀ خاکی است و هر آنچه که اینجا صورت میگیرد در زمان ترک (زمین) هر کجا بهمراه ما خواهد آمد. این سیستم عصبی یک گذرگاه ورودی است که اگر به آن دخول یابیم، هر چیز دیگری از خود مراقبت خواهد نمود ( منظور، فرآیند عصبیِ روشن بینی است که با شروع و جرقۀ اولیه بطور خودکار بسمت مرحلۀ پایانی پیش رفته و از پیشرفت خود بواسطۀ رفتارها و حالات مختلف مراقبت بعمل می آورد - مترجم).

 

گفته شده است که فرشتگان در بهشت قدری نسبت به ما انسان های فانی حسادت می ورزند. چرا؟ برای اینکه ما در این سطح از حیات (زمینی) دارای سیستم عصبی هستیم که به آسانی در معرض پالایش بوده و (میرایی و مرگ)، ما را به انجام تدابیری (برای این پاکسازی ها) واداشته و انگیزه میبخشد. انجام این کار در اینجا و بر روی زمین بسیار آسانتر از بهشت است. بنابر این فرشتگان ذره ای حسادت می کنند. آنها برای نوبت خویش انتظار میکشند تا آنچه را که اینجا و اکنون ما میتوانیم انجام دهیم یعنی تمارین پیشرفتۀ یوگا را به انجام برسانند. بنابراین قبل از اینکه ما از اینجا رهسپار بهشت شویم بیائید از فرصت خویش به بهترین نحو استفاده کنیم. بهشت آنجا خواهد بود، وقتیکه زمان رفتن ما فرا برسد. هرچه ما بتوانیم در اینجا و اکنون بیشتر سیستم اعصاب خود را پالایش کنیم، بعدها برای ما آسانی بیشتری حاصل خواهد شد.

 

در برخی از رویکردها گرایشی وجود دارد که بسمت بعضی جلوه های خاص (بصری) پیش روند و برای داشتن چنین تجارب ویژه و جلوه مندی از هر وسیله و ابزاری یاری میجویند. امری که نباید بدینگونه باشد. تجلّیِ حقیقت دقیقا برای هرکسی یکسان نخواهد بود. بنابراین گزینشِ یک جلوۀ ویژه و جَهد و تلاش برای رسیدن به آن میتواند یک اشتباه باشد. شاید برخی هیچگاه تونل یا ستاره ای نخواهند دید. آنها شاید در تمرکزهای خود، تماما نور سفید خالص ببینند. یا شاید برخی از سایرِ انواع رنگ ها را تجربه کرده و آنگاه به نور سفید برسند. شاید نیز هیچ نور سفیدی تجربه نشود و فقط اکستاسیِ بیشتر و بیشتر تا یک روز، انفجار! و آنگاه نور سفید در هرکجای درون و بیرون بدن است. امری که میتواند به طُرق بسیار مختلفی رخ دهد و بستگی به فرآیندِ پالایش منحصر بفردی دارد که در هر شخص به پیش میرود. هیچ کس نمی تواند بگوید که این تجربه باید برای هر شخص چگونه باشد. به همین دلیل است که در این دروس ما در ارتباط با جلوه های تجربه شده آنقدرها نگران نیستیم. ما هر روز تمریناتی را که می دانیم سیستم عصبی ما را بشکلی طبیعی بسمت پالایش و گشودگی ترغیب میکند به انجام میرسانیم. تجربیات هر آنچه که بخواهند باشند، خواهند بود. اگر ما شاهراهِ بسمت بهشت را پاکیزه نگه داریم، بی شک به بهترین وجه به مقصود نائل خواهیم شد. جاده ای که ما را قادر میسازد که تا ابد در آن به خوبی و خرسندی رفت و آمد کنیم.

 

مکاشفات بَصَری (جلوه ها) نتیجۀ بزرگ و نهایی در یوگا نیستند. بلکه آزادیِ ابدی در روشن بینی است که مقصود نهایی یوگاست.
 
*برای تکمیل این مبحث به درس 179# مراجعه کنید.

 

 

استاد در درون شماست.

 

توجه : برای جزئیات بحث در ارتباط با مراقبۀ عمیق (مدیتیشن) به کتاب "مراقبۀ عمیق" مراجعه نمائید.

 

          برای جزئیات بحث در ارتباط با تنفس اسپاینال (نخاعی) به کتاب "تنفس ستون مهره ای" مراجعه کنید.

بعدی | قبلی

 

  ayp


ayp ayp ayp
ayp ayp ayp

دروس کلیدی
 
             
             
             
   


ayp ayp ayp ayp ayp ayp ayp